معنی اثری از خرمشاهی
لغت نامه دهخدا
خرمشاهی. [خ ُرْ رَ] (اِخ) دهی است از دهستان جمیل آباد بخش بافت شهرستان سیرجان، واقع در دوازده هزارگزی باختر بافت و 2هزارگزی جنوب راه فرعی گوغر به بافت. این ده کوهستانی و سردسیر است. آب آن از رودخانه و قنات. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
خرمشاهی. [خ ُرْ رَ] (اِخ) دهی است از دهستان دلفارود بخش ساردوئیه سر راه شهرستان جیرفت. این ده در75هزارگزی خاوری ساردوئیه سر راه مالرو ساردوئیه - جیرفت قرار دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
اثری
اثری. [اَ را] (ع ص) مرد بسیارمال. مقابل ثَروی، زن بسیارمال.
اثری. [اَ ث َ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اثر. (منتهی الارب). منسوب است به اثر که بمعنی حدیث و طلب آن و تبعیت از آن میباشد. (سمعانی). محدّث. اخباری: حسین اثری بن عبدالملک. عبدالکریم اثری بن منصور.
اثری. [اَ را] (ع اِ) نامی از نامهای مردان.
اثری. [اُ را] (ع اِمص) اسم مصدر از اُثرَه.
ابن اثری
ابن اثری. [اِ ن ُ اَ] (اِخ) رجوع به ماشأاﷲبن اثری شود.
حل جدول
واژه پیشنهادی
ذهن و زبان حافظ
اثری از بنیادگرای ناراضی
اثری از محمدصادق خرازی
اثری از صفیه گلرخسار
اثری از محسن حمید
اثری از آنتونی رابینز
اثری از افکار بزرگ
اثری از عبدالحسین زرینکوب
اثری از عبدالحسین زرینکوب
معادل ابجد
1875